محفل قریب غربت شاید هم غریب قربت. راستش می خواستم تا قبل از برگشتنم مطلب جدید نزارم و وبلاگم رو رسما تعطیل کنم. این شعر رو هم به عنوان خداحافظی و حسن ختام کار تقدیم شما می کنم. شنیدم در زمان خسرو پرویز-. گرفتند آدمی را توی تبریز-. به جرم نقض قانون اساسی-. و بعض گفتمان های سیاسی-. قراری را نهاده با زن خویش-.

ما شکست نمیخوریم این یه قانونه. 1-پذیرای انواع و اقسام عقده ییا در سایز ها و رنگ های مختلف. 2-اگه اومدید تو از زدن زر اضافی بپرهیزید. 3-با همه تبادل لینک میشه. 4-ما رو با عنوان وبمون لینک کنین. 5-این وب ماست پس خودمون تصمیم میگیریم. پس از دادن تز اضافی خودداری کنید. 6- پرو فا یلمون فعال نبود ولی با اجازتون فع ا. ولی ادرس وب بعضیامون تولینکا هست خواستی برو اونجا. 7-از بروز دادن هرگونه بی جنبه بازی بپرهیزید.

می گویند عشق آنست که به او نرسی. و من می دانم چرا! زیرا در روزگار من. کسی نیست که زنانه عاشق شود. نیا باران زمین جای قشنگی نیست. من از اهل زمینم خوب میدانم که گل در عقد زنبور است. ولی سودای بلبل دارد و پروانه را هم دوست میدارد.

وقتی نمیشود رفت همین یک پا هم اضافیست ! کاهی دلت میگیرد . بیخیال حرفایی که تو دلم جامونده. باران بی آسمان و ستاره. عکس های جالب و دیدنی. بهترین سامانه اس ام اس. ای به داد من رسیده. تو شب و از من گرفتی. تو منو دادی به خورشید.