خاطرات 2عاشق دور از هم. حس ﮔﺮﻤ دﻭﺳﺖ ﺩاﺷﺗטּ تو. چه کاری کرد این بلاگفا! تمام خاطرات رو برام زنده کرد! چه دورانی داشتیم. اهدافم تغییر کرده! دوست دارم بیشتر کار کنم و درآمدم بیشتر بشه تا بتونم به اون چیزایی که میخوام برسم.

سخن گفتن از شخصیتی که سال های نچندان زیادی را با حضورش زیسته ای و اکنون. فقدانش را حس می کنی بسیار دشوار است. خوشا آنان که با عزت ز گیتی. بساط خویش برچیدند و رفتند.

نه تنها من تو هم دنیای دردی نه من تنهام تو هم تنها وسردی. گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی. شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی. دور باد از خرمن ایمان عاشق آفتی. روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت. کاش بر آیینه بنشیند غبار حسرتی. بسکه دامان بهاران گل به گل پژمرده شد. باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی.

بعد از یه غیبت خیلی طولانی و حدودا یک ساله. بازم افتخار اینرو دارم که به فضای مجازی برگردم و در خدمت دوستان باشم. دلم برا همه ی شما عزیزان تنگ شده بود. همه دم می زنند از شمردن جوجه ها.

حرفهایی که ته دلم مونده و به هیچکس نگفتم. یه روزی میرسه که میفهمی عشق باهات چیکار کرده. یه روزی میرسه که میفهمی عشقت باهات چیکار کرده. اونوقت حسرت بهترین دوران زندگیتو میخوری. یه وقتی که دیگه خیلی دیر شده. من تعجبم خدا با این همه بزرگیش.