Date Range
Date Range
Date Range
جمعه بیست و یکم آذر 1393. که این ب غض اگر بشکند. می برد همه چیز را. دوشنبه بیست و هشتم مهر 1393. کلمات را به س خره میگیرم. من به بی ش از ت و هم. نه ب غض های اول صبح! سوی خورشید قدم میزنم. با خود نخواسته ام که. حوایی نشد به هوای من. من از تمام گذشته ام گذشت. من برای تو م ردم.
دیشب وقتی تازه از بیمارستان برگشته بودم و نشسته بودم زیر نور مهتابی و پیتزای اسفناج مامانپز تو یخچال مونده می خوردم و همش حواسم بود کسی بیدار نشه احساس می کردم خوشبخت ترین آدم روی زمینم. برام مهم نیست که چقد مریض داریم. که چقد جو اینجا خاله زنکیه. که چقد تو گوشم می خونن که اینجا آموزش نداره. بدون شک خونه بهترین جای دنیاس. من از آن روز که در بند توم آزادم. چقد سریع پله های ترقی رو طی کردید! کاریش نمی ش.
کسی که بدونم تا اخر عمر هست و. یه حس هایی مثله سر در گمی و ندونستن اینده و این چیزا. قضاوت کردن راجع به زندگی دیگران اصلا کاره خوبی نیست. خدایا چرا مردم واسه هر چیزه کوچیکی حسادت و قضاوت میکنن.
نمیدانم چراچشمانم گاهی بی اختیارخیس می شوند.
اینبار شکلک ها رو رمزی گذاشتم. شرط دادن رمز لینک کردن وبلاگ. کسایی هم که لینکم هستن اگه خواستن تو نظرات ازم کد رو بخوان منم تو وب خودشون بهشون جواب میدم. سلام واسه دیدن شکلکهای قلبیی.