Date Range
Date Range
Date Range
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد. وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم. من به انتظار آمدنش نشستم. وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد. من او را دوست داشتم. مثل تنها زندگی کردن است. پیشانی ام را بوسه زد در خواب هندویی. شاید از آن ساعت طلسمم کرده جادویی. شاید از آن لحظه بود که احساس می کردم. در سینه ام پر می زند شب ها پرستویی. به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد.
خدای من قبول کن دعاهایم راومسوزان ریشه نهال. واینک من بتوپناه آورده ام. دوستان عزیزم سلام دلم براهمتون خیلی تنگ شده منو ببخشید که خیلی. پیشتون تو این مدت خیلی اتفاقای خوبو بد برام پیش اومد اتفاق. خوبش این بود منو نفسم بهم. رسیدیم الان داریم باهم باعشق زندگی میکنیم. اما اتفاق بد روزگارو میزارم حساب امتحان خدای. سلام دوستان عزیزم منو ببخشید که دیر آپ کردم.
بالاخره بعد قرنی بلاگفا درست شد. سمیرا و احمد چند روزی میشه باهم نامزد کردن در اوج خوشبختی به سر می برن و منم از ته قلب براشون خوشحالم . واسه یه سال دیگه دارن نقشه میکشن. من یه ماهی میشه پیش زهرا خانم شروع به کار کردم. از کارم راضیم پیشرفت خوبی داشتم به نوعی به قول زهرا خانم خدای رتوش شدی ها ااااااااااااااااااااااا.